زندگی مشترک



به عنوان یک زن تجربیات خودم را از ابتدای زندگی مشترک و اختلاف نظرهایی که وجود داشته و راههایی که برای رسیدن به تفاهم تجربه کرده ام را بازگو می کنم:

مسلما در ابتدای زندگی که دو نفر زیر یک سقف می روند (فرق نمیکند چه سنی ازدواج کنند) مشکلات و کشمکش های زندگی مشترک بیشتر است و مسلما هیچ دختری نمیخواهد که ابتدای زندگی که با کلی امید و آرزو عروس شده اطرافیان به او تبریک گفته اند و وارد مرحله جدیدی از زندگی شده ، احساس شکست بکند و زندگی اش به هم بخورد. و از یک طرف هم بی تجربه است و ممکن است یک سری رفتارهایی ببیند که مثلا بین پدر و مادر خودش ندیده است. مثلا اینکه شوهرش عصبی باشد، کار و درآمد درستی هنوز ندارد (باید توجه داشت که همسر او هم تازه وارد زندگی جدید شده و مسئولیت زندگی مشترک را قبول کرده و تجربه پدر خودش را ندارد.) حتی ممکن است به دلیل فشارهایی که رویش هست غیر منطقی باشد و مرتب دعوا کند و ...

در این موقعیت رفتارعاقلانه برای زن چیست؟ تجربه شخصی من این است که هرگاه اختلاف نظری پیش آمده هر گاه خواستم به همسرم ثابت کنم که من درست می گویم کار بدتر شده و او را عصبی تزر کرده ام ولی هر وقت سکوت کردم، سرم را پایین انداخته و مقابل دعواهای او خونسرد بوده و رفتار عادی داشته ام نتیجه بهتری گرفته ام.

قبل از ازدواج از یکی از دوستانم شنیده بودم که در ابتدای زندگی مشترک باید چند سالی سواری بدهی تا بعد بتوانی سواری بگیری.

اگر هر زنی تصمیم بگیرد از همان روز اولی که با همسرش زیر یک سقف می رود سعی کند یه مدت پنج سال – بدون اینکه منتظر نتیجه زود هنگام باشد - فقط محبت و محبت و محبت..... به همسرش و خانواده همسرش (کسانی که عزیزان شوهرش هستند) بکند بی شک پس از پنج سال نتیجه ی شگرفی در محبوبیت خواهد دید.

بیایید جمله معروف مولوی را باور کنیم که "از محبت خارها گل می شود" این جمله را بپذیریم. حتی اگر چندین سال از زندگی مشترکت می گذرد از امروز شروع کن. انتظار نتیجه فوری و زودبازده نداشته باشیم. فراموش نکنیم که در زندگی مشترک هم مانند هر رابطه دیگری در این جهان " هر دست بدهی همان دست پس میگیری".

اگر گذشت واقعی و محبت واقعی داشته باشی همسرت تو را دوست خواهد داشت. با حاضرجوابی کردن، سرکوفت زدن، با دیگران مقایسه کردن، یا از خانواده شوهر (که عزیزان درجه یک او هستند) جلوی همسر بدگویی کردن انتظار نتیجه مثبت نداشته باشیم.